Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اقتصاد آنلاین»
2024-05-01@23:15:01 GMT

قتل پدر به خاطر ارثیه خانوادگی

تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۶۲۸۹۰

قتل پدر به خاطر ارثیه خانوادگی

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، ساعت 8 شب 31 شهریور مأموران کلانتری 103 گاندی خبر مرگ مشکوک مرد 80 ساله‌ای را در بیمارستان شهدای تجریش به بازپرس کشیک قتل اعلام کردند.

به دنبال اعلام این خبر و به دستور بازپرس جنایی تحقیقات آغاز شد و بررسی‌های اولیه نشان می‌داد که خسرو - مقتول- به خاطر درگیری و برخورد جسم سختی به سرش جان خود را از دست داده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همسر خسرو در تحقیقات به تیم جنایی گفت: شاهین - پسر 53 ساله‌ام- مقیم کانادا است او 10 روز قبل به تهران آمد. همسرم مدت‌ها از بیماری قلبی رنج می‌برد. 29 شهریور، شاهین به خانه آمد و با پدرش شروع به صحبت کرد و در مورد ارث و میراث و اینکه چرا حق مرا نمی‌دهی با او درگیری لفظی پیدا کرد. ناگهان جر و بحث بین آن دو بالا گرفت و شاهین به سمت همسرم حمله ور شده و او را مورد ضرب و شتم قرار داد. از آنجایی که من بیمارم و وضعیت جسمی خوبی ندارم، نمی‌توانستم جلوی او را بگیرم. از سرایدار کمک خواستم اما در این میان همسرم خونین روی زمین افتاد و شاهین هم فرار کرد. بلافاصله به اورژانس خبر دادیم و شوهرم دو روز بعد در بیمارستان فوت کرد. به دنبال اطلاعاتی که مادر متهم در اختیار تیم تحقیق قرار داده بود بررسی‌ها برای دستگیری پسر فراری ادامه یافت.

در نهایت کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت موفق شدند شاهین را روز دوم مهر در منطقه جنت‌آباد دستگیر کنند. شاهین در تحقیقات گفت: پدرم برای درمان بیماری قلبش به کانادا آمد و هزینه درمانش را من پرداخت کردم. قرار بود زمانی که پدرم به ایران آمد هزینه درمان را برگرداند اما این کار را نکرد. حتی بعد فهمیدم او یک آپارتمانی که در محدوده خیابان فرشته داشت و سه دانگ آن سهم من بود را فروخته و پولی به من نداده است. به غیر از اینها متوجه شدم که همه اموالش را نیز به نام دو خواهرم کرده است. وقتی از کانادا به ایران آمدم به خانه پدرم رفتم تا در مورد ارثیه و مسائل مادی با او صحبت کنم. ناگهان پدرم شروع به فحاشی کرد، چون سنش بالا بود من هیچ عکس‌العملی نشان ندادم و مدام او را به آرامش دعوت می‌کردم اما با عصایی که در دست داشت بر سر من زد که دیگر عصبانی شدم و نفهمیدم چه کار می‌کنم و شروع به ضرب و شتم وی کردم. وقتی روی زمین افتاد از ترس فرار کردم.

در این مدت در مهمانسرایی پنهان بودم اما در نهایت دستگیر شدم. سرهنگ علی گودرزی، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: با اعتراف متهم به قتل، به دستور بازپرس جنایی او با قرار بازداشت موقت در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت و بررسی‌ها در این خصوص ادامه دارد.

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: قتل متهم پلیس اگاهی ارثیه خانوادگی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۶۲۸۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمی‌دهم مگر به شرط...

به گزارش همشهری آنلاین، دختر ۳۰ ساله که برای مشورت‌های تخصصی درباره ماجرای ازدواجش به مرکز انتظامی آمده بود، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم‌آباد مشهد گفت: پدر ومادرم بازنشسته فرهنگی هستند و حساسیت خاصی روی فرزندانشان دارند به همین دلیل همه خواهران و برادرانم مطابق سلیقه خانواده‌ام ازدواج کرده‌اند و زندگی آرامی دارند.

من به دلیل استعداد خوبی که در تحصیل داشتم، درس و مدرسه را در اولویت زندگی قرار دادم و ادامه تحصیل دادم به طوری که به خواست پدر و مادرم رشته دامپزشکی را انتخاب کردم، ولی آرام‌آرام در دوران تحصیل به این رشته علاقه‌مند شدم.

موضوع این است که پدرم درباره خواستگارانم بسیار سختگیری می‌کند و مدعی است که باید مانند دیگر خواهران و برادرانم ازدواج کنم تا به خوشبختی برسم. یک بار یکی از همکلاسی‌هایم به خواستگاریم آمد اما پدرم او را به دلیل اقامت در روستای زادگاهش رد کرد در حالی که من به او علاقه‌مند بودم.

درگیری شدید زن رسمی و زن صیغه‌ای در کلانتری | شوهرم دیپلمه بود، من او را آقای دکتر کردم! فرار دختر جوان با پسری که او را کنیز خودش کرد | کتکم می‌زد و دست‌هایم را می‌سوزاند

در این میان، یکی از دوستان مادرم جوانی مقیم آمریکا را به من معرفی کرد که فقط می‌تواند سالی دو بار به ایران بیاید. وقتی فرید به خواستگاریم آمد، ابتدا پدر و مادرم مخالفت نکردند، اما زمانی که قرار ازدواج گذاشتیم، ناگهان پدرم شرط کرد که باید یک واحد مسکونی را به نام من سند بزند. او هم ناراحت شد و به آمریکا بازگشت.

او حتی به پدر و مادرم پیشنهاد کرد برایشان بلیت پرواز به عراق را تهیه می‌کند تا مراسم عقد را در یکی از مکان‌های مذهبی برگزار کنیم، ولی باز هم پدرم مخالفت کرد و اکنون چاره‌ای جز مخالفت با خواسته پدرم ندارم و می‌خواهم به تنهایی به سوی آمریکا پرواز کنم.

در همین حال پدر نوشابه که به دعوت مشاور در اتاق مددکاری اجتماعی حضور داشت، با بیان اینکه هیچ پدری دوست ندارد دخترش را غمگین ببیند و سرنوشت تلخ فرزندش را نظاره کند، به کارشناس کلانتری گفت: من شرط واحد آپارتمانی را فقط برای این منظور مطرح کردم که بدانم خواستگار دخترم در چه سطحی از نظر مالی قرار دارد و آیا دخترم را به اندازه یک واحد مسکونی دوست دارد یا نه.

وی ادامه داد: الان هم از این شرط صرف‌نظر کرده‌ام اما دلیل اصلی مخالفت من این است که فرید اصرار به عقد موقت دارد و حاضر نیست با دخترم به صورت دائمی و رسمی ازدواج کند. او معتقد است باید طبق فرهنگ غربی مدتی را زیر یک سقف زندگی کنند و در صورتی که بعد از چند سال به توافق رسیدند، با هم ازدواج کنند. حالا اگر او در مدت کوتاهی از دخترم سیر شد و او را در کشور غریب به حال خودش رها کرد، باید چه کنیم؟

پدر نوشابه اظهار کرد: از سوی دیگر، او حتی خانواده‌اش را به ما معرفی نکرده و حاضر نشد به همراه خانواده‌اش به خواستگاری بیاید. ما هم نمی‌توانیم برای انجام تحقیقات درباره وضعیت اجتماعی و اخلاقی او به آمریکا برویم. بنابراین به ازدواج او با دخترم رضایت ندادم چراکه نمی‌خواهم سیه‌روزی و بدبختی او را شاهد باشم.

وی افزود: با وجود این، دخترم خانه را رها کرده و با شکستن لوازم منزل، نزد یکی از دوستانش در غرب کشور رفته بود. حالا هم قصد دارد به تنهایی به آمریکا پرواز کند.

اقدامات کارشناسی و بررسی‌های روانشناختی این پرونده با دستور سرهنگ محمد بزی (رئیس کلانتری قاسم‌آباد مشهد) به مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد.

کد خبر 848292 منبع: خراسان برچسب‌ها خبر مهم ازدواج - طلاق خانواده حوادث ایران

دیگر خبرها

  • معلمی که برای نسل جوان جاذبه داشت
  • «شروود» یک سریال جنایی در شبکه چهار
  • پیاده روی خانوادگی در شهمیرزاد
  • فرمانده‌ای که پسرخاله صدام را اسیر کرده بود
  • جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمی‌دهم مگر به شرط...
  • جشن خانوادگی «خداقوت کارگر» در مشهد
  • مرگ اسرار آمیز دو جوان در تهران!
  • شعری که در فضای مجازی ۱۰ میلیون بازدیدکننده داشت
  • مرگ اسرار آمیز دو جوان در پایتخت
  • مرگ مشکوک دختری که با نامزدش به مهمانی رفت